مهر اوّل و پنجم

خاطرات

امروزرفیم خونه مامان جون .عموحبیب هم اومده بودخونه نی نی هاش راهم آورده بود.باباجونم هم حال خوبی نداشت نتونستم به اطاقش برم دایی حسن  دایی حسینم راهم دیدم  .عموعلی وعمه هم به خونه عموحبیب اومده بودند 24شهریور باعموعلی وباباومامان بزرگ برای جابه جاکردن اثاث منزل عموحبیب به بهارستان رفتیم وشب به خونه ی بابابزرگ برگشتیم 30شهریورعموحبیب دیشب اومدخونه مامان بزرگ صبح امروزهم باهم رفتیم حساب نرده هایش راباعموعلی کردیم  31شهریور رفتیم بامهدی چندتامدرسه اوراثبت نام کنیم ولی جانداشتند مجبورشدیم اونابه شهرقبلی مان پیش عیوض سعید ببریم وثبت نام کنیم  1مهر.امروزدایی امیر گفت پرونده ی مهدی رابگیریم ودررشته ی کارودان...
15 شهريور 1395

اختلالات رفتاری

دكترمهرداد ناظري آيا تا به حال فكر كرده‌ايد كه چرا  بچه‌ ها مدرسه را دوست ندارند و براي تعطيل شدن آن لحظه شماري مي‌كنند؟ يا چرا موقعي كه روي نيمكت‌ها و صندلي مدارس مي‌نشينند احساس عذاب و درد و رنج مي‌كنند؟ گويا تقويم مورد تاييد بچه‌ها با بزرگسالان بسيار متفاوت است. بچه‌ها عاشق رنگ قرمز تقويم‌ها و به‌دنبال افزايش روزهاي تعطيل هستند. آنها در زمستان هر روز به آسمان خيره مي‌شوند تا شايد برف زمين را سپيدپوش كرده و به روياهاي آنها رنگ واقعيت ببخشد و در فصل بهار با ياد روزهاي گرم تابستان روز و شب را سپري مي‌كنند. دكترمهرداد ناظري آيا تا به حال فكر كرده‌ايد كه چرا ...
13 مرداد 1395
1